محل تبلیغات شما

ازم که می پرسن خوبی ؟ من یاد همین دیشب میوفتم که خواستم زود بخوابم،  زود ، قبل از دوازده خوابیدم ، اما سه پریدم از خواب تو کابوسِ بیداری و تا صب خفه شدم از دلتنگی. 
بعد میگم خوبم مرسی!

برخلاف بقیه ی وقتایی که حالم خراب می شد و میرفتم پیش حسین -ته جایی که آروم می شدم- می گفتم حالم بده و اونم حرف میزد تا آرومم کنه، یا می خواستم برای همه تعریف کنم، یا از پا در میومدم، نمیخندیدم، دل و دماغ آرایش نداشتم، راجع به چیز دیگه ای حرف نمیزدم، زندگی رو تعطیل میکردم، راه به راه میزدم زیر گریه، ترجیح الانم درباره ی تو و آنچه که بود و نبود اینه که پنهون بمونه.
نه به خاطر اینکه خسته ام از توضیح از بس میپرسن چی شده، نه به خاطر این که نمیخوام بگن اشتباه میکنی یا بد و بیراه به تو بگن، نه به خاطر این که نمیخوام سعی الکی بکنن که خوب باشم، نه به خاطر این که این دفعه حرف زدن با حسینم نمیتونه حالمو خوب کنه.
به خاطر اینکه این غم انقدر بزرگ شده که دیگه حتی اگه خودتم بیای نمی تونی جبرانش کنی.

بار ها گفتم، من هیچ وقت فکر نکردم وقتایی که نیستی نتونم زندگی کنم یا شاد باشم، نه اصلا، حتی گاهی پیش میاد چندین دقیقه میشه که به تو فکر نمیکنم ، تو گروه یه عالمه با بچه ها حرف میزنم، زهرا استوری خنده دار می فرسته یه خط ایموجی خنده دار میذارم، زبان میخونم، نمیدونم از این کارا ، من زندگیم ادامه پیدا میکنه، مثل همیشه، نرمال ، اما این معنیش این نیست که این همون زندگیه که من میخواستم. زندگی با تو چیز دیگه ای بود. من اون روزایی رو میخواستم که خودت توش باشی، نه غم نبودنت.
میدونی قوی بودن و غم تو رو داشتن بسیار سخت تر از از پا در اومدن و غرق شدن و علاوه بر تو، زندگی رو هم باختنه. 
این که بخوای مثل یک پیروز که غم تو رو برنده شده ، با افتخار و غرور با این آخرین چیزی که ازش داری زندگی کنی.
و متاسفانه من انتخاب کردم همچین زنی باشم.
به جای این که از این غم مچاله شم ، جلوی آینه بایستم، موهامو شونه کنم و دوستت داشته باشم، بخندم و دوستت داشته باشم، بنویسم و دوستت داشته باشم، برقصم و دوستت داشته باشم، به گلا آب بدم و دوستت داشته باشم، کیک بپزم و دوستت داشته باشم، چایی بخورم و دوستت داشته باشم. به زندگی برگردم و .

این همون چیزی بود که تو میخواستی نه؟

 

#فهیمه

 

پ.ن: از نامه هایی که به دستش نمیرسه.

اینکه به زندگیت برگردی، تمام.

حرفی که با تو نیز نمی شد گفت

بی رمقی این روزا برای چیه

تو ,باشم، ,داشته ,دوستت ,، ,زندگی ,و دوستت ,دوستت داشته ,داشته باشم، ,به خاطر ,این که ,دوستت داشته باشم،

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه اینترنتی یکتاکالا - 1TAKALA.COM school